دستامو دراز می کنم تا اشکهاتو پاک کنم
دستام بهت زده تو هوا معلق می مونند
اونا هیچوقت نمی تونن پوست صورتت رو لمس کنن
پوست لطیف و نمناک تو رو
حتی انگشتها هم شرمنده اند
از فاصله ای که بین من و تو می بینند
.
.
.
شاملو می گه فاصله تجربه ای بیهوده است
فاصله ی بین من و تو اما تجربه ای نفرت انگیز و تلخه
چسبناک و زجر آوره. نیست؟
چسبناک و زجرآور... حس آمیزی جالبی بود.
-------
راستی تو آدرسی که گذاشتم یه تست هوشه. امتحانش میکنی؟
ولی من براش یه لقمه نون و مربا گرفتم ، شاید یه کوچولو از ناراحتیش کم بشه !
سلام وبلاگ خوب همراه با مطالب جالب امیدوارم موفق باشی
به وبلاگ من هم سری بزن ممنون[قلب]